عنوان خبر :  روایتی از یک دیدار...


عصر بارانی آغازین روزهای مهر۱۴۰۳ و درحالی که سال تحصیلی جدید دانشگاه ها آغاز شده، هیأتی از دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان و بعد از نماز ظهر و عصر، پردیس دانشگاه را به مقصد یکی از شهرهای مازندران ترک می‌کنند.

مقصد قائمشهر بود و شهر ارطه، جایی که حدود ۴۵ سال پیش، دانش آموزی که دوره متوسطه خود را به پایان رسانده و در آزمون سراسری دانشگاه پذیرفته شده بود، بار سفر را بست و به شهر و دانشگاه محل پذیرش خود، یعنی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان که در آن زمان دانشکده بود سفر کرد.
گذر از شهرهای مازندران و بنرهای نصب شده بر روی سازه‌ها و پل‌های هوایی که نشان از برگزاری یادواره چهارده هزار و پانصد شهید این دیار می‌داد، تلاقی خاصی بین هدف سفر ما و برگزاری این یادواره داشت.

جنگل سبز، هوای مه آلود و بارانی و بوی دل انگیز شالیزارها که در فضا آکنده شده بود، مشام جان را می‌نواخت و ما را برای رسیدن به مقصد مشتاق‌تر می‌کرد...
 
تابلوی خوش آمدگویی به شهر ارطه، به ما یادآوری کرد که به مقصد نزدیک شده‌ایم.
در ابتدای شهر از بلواری عبور کردیم که به نام شخصیت مورد نظر ما نامگذاری شده بود...
به نام شهید احمد کاکویی، دانشجوی ورودی سال ۱۳۵۷ دانشکده منابع طبیعی گرگان.
شهیدی که بعدها متوجه شدیم همان بلوار و در سال ۱۳۶۰،محل شهادت او به دست منافقین کوردل بوده است.

... حالا دیگر به مقصد رسیده بودیم و میزبان جلوی در، منتظرمان بود. بوی گل‌های داخل حیاط و عطر ریحان‌هایی که باغچه حیاط را پر کرده بود و روی گشاده و تعارف میزبان، خبر از یک دیدار خوب و فرصتی مغتنم برای شنیدن از یکی دیگر از دانشجویان خانواده بزرگ دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان می‌داد.

دانشجویی که با مدرک تحصیلی شهادت نام خود را در دفتر نام‌آوران دانشگاه با قدمت و پرافتخار ۶۷ ساله علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان ثبت کرد و آسمانی شد.

میزبان، که همسر و همراه شهید کاکویی بود، سر صحبت را باز کرد و از ویژگی‌های اخلاقی و فعالیت‌های اجتماعی شهید گفت:
از اینکه در همان سال‌ها که شهید، حدود ۲۰ سال سن داشت و در اغلب فعالیت‌های اجتماعی و فرهنگی محل حضور داشت. از لوله کشی برای آب روستا گرفته تا
کایری (همکاری) برای جمع آوری محصول خانواده‌هایی که توان این کار را نداشتند و از توزیع نفت و ارزاق غذایی در بین خانواده
سالمندان و نیازمندان تا نگهبانی و ایست و بازرسی و تامین امنیت مردم محله

 همسر شهید کاکویی ادامه داد: احمد بعدها در آموزش و پرورش قائمشهر مشغول به کار شد و به شغل شریف معلمی پرداخت. معلمی، در ذات او بود، از هر فرصتی برای تعلیم و آگاهی بخشی به دیگران استفاده می‌کرد.

از آموزش کودکان دبستانی گرفته تا کلاس عملی مهرورزی و اخلاق در بین مردم محل و در بین بستگان و دوستان.
و روزهایی که آگاهانه و متعهدانه در مناظرات و مباحثات با گروه‌های مارکسیستی و التقاطی، تمام هم و تلاش خود را در جهت هدایت جوانان فریب خورده توسط گروهک‌ها به سمت و سوی انقلاب نوپای اسلامی به کار می گرفت.

وی افزود: سرانجام، احمد در بیست و هفتم شهریور ماه ۱۳۶۰ و در حالی که فقط چند روز به آغاز سال تحصیلی جدید نمانده بود، توسط منافقینی که به دروغ شعار دفاع از خلق را می‌دادند ولی با همان افرادی که برای مردم و در زمینه‌های عمرانی  ورفاهی آنان تلاش و خدمت می‌کردند، به مقابله می‌پرداختند، هدف ترور ناجوانمردانه قرار گرفت و به دیدار معبود شتافت.

همسر شهید کاکویی خاطرنشان کرد: از حضور رئیس و جمعی از کارکنان و مدیران دانشگاه شگفت زده شده‌ام و این حضور و دیدار این پیام را دارد که کار خوب، فراموش شدنی و از بین رفتنی نیست و نشان از این دارد که مسئولان دانشگاه و جوانان دانشجو، راه شهید احمد و دیگر شهدا را به خوبی طی می‌کنند.

رئیس دانشگاه علوم کشاورزی منابع طبیعی گرگان نیز در این دیدار گفت: حضور امروز ما در هفته دفاع مقدس و آغاز سال تحصیلی جدید نشان از این دارد که شهدا، ستاره‌های درخشانی هستند تا ما، راه و رسم درست زندگی کردن را یاد بگیریم و در کوره راه‌های پر پیچ خم دنیا، گم نشویم.

دکتر شتایی تجلیل و تکریم خانواده شهدا و ایثارگران انقلاب اسلامی را وظیفه آحاد جامعه به ویژه مسئولان دانست و افزود: دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان علاوه بر تربیت نیروهای کارآزموده در حوزه‌های کشاورزی و منابع طبیعی و کمک به امنیت غذایی کشور در زمینه مسائل فرهنگی، اجتماعی، ارزشی و انقلابی هم همیشه نقش ارزنده و ویژه‌ای داشته و وجود این شهید بزرگوار به همراه پنج شهید گرانقدر دیگر در جمع خانواده بزرگ این دانشگاه، مهر تاییدی بر نقش ارزنده این دانشگاه در شکل‌گیری انقلاب اسلامی و دفاع مقدس است.
 حجت الاسلام والمسلمین طاهری، مسئول دفاتر نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاههای استان هم در این دیدار، شهدا و خانواده‌های آنان را دارای برکت برای کشور دانست و بر درس گرفتن از مرام این شهدا تاکید کرد.

تاکید بر معرفی هرچه بیشتر زندگی‌نامه و وصیت‌نامه‌های شهدای دانشگاه و انتقال آن به نسل دانشجو، پیگیری ساخت مستندی از شهدای دانشگاه، نگارش و تدوین کتاب نقش دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان در انقلاب اسلامی و دفاع مقدس،هماهنگی حضور همسرمعظم شهید در جمع‌های دانشگاهی و ارتباط با دانشجویان دختر و بیان خاطرات شهید و... از دیگر مباحثی بود که مطرح و مورد تاکید قرار گرفت.

حالا دیگر عقربه‌های ساعت، ساعت ۱۷ و ۱۵ دقیقه را نشان می‌داد، یعنی حدود بیش از دو ساعت گپ و گفت با خانواده شهیدی که روزی در دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان تحصیل می‌کرد و بعدها با دریافت مدرک عالی شهادت، از آرمان‌های الهی خودش و از مملکت اسلامی‌اش دفاع کرد و فارغ التحصیل شد.

 پس از اهدای لوحی از سوی رئیس دانشگاه به همسر شهید و خداحافظی با وی ، مسیر برگشت به گرگان و دانشگاه را پیش گرفتیم و درحالی که پس از خواندن بنری که روی آن نوشته شده بود: شهدا را یاد کنید، حتی با یک صلوات، صلواتی را در دل، می خواندیم، به این نکته فکر می کردیم که چگونه می‌شود یک دانشجو کاری کند که پس از حدود ۴۵ سال، رئیس و مدیران دانشگاهش برای سرکشی به خانواده او و تقدیر از آنان، رنج سفر را به خود بدهند و نامش را به نکویی تکریم کنند...

 تاریخ ارسال خبر :   10 مهر 1403 - 08:47    |     تعداد بازدید :   187
 ارسال کننده :   روابط عمومی    |      کد خبر :   17803
 کلید واژه ها :   دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان- دفاع مقدس- شهید-شهدای دانشگاه
نظر شما

حاصل عبارت  15 + 3 :